نویسنده: ناصر فکوهی




 

واژه‌ی جادو (1) در زبان‌های اروپایی از ریشه‌ی ایرانی «مغ» می‌آید که در زبان عربی به «مجوس» تبدیل و به همین صورت وارد زبان‌های اروپایی شده است. مهم ترین استناد کلاسیک به مفهوم جادو در انجیل به مغ‌هایی است که خبر زایش حضرت مسیح (علیه السلام) را با خود به ارمغان می‌آورند.
منظور از جادو عمل یا رفتاری فراتر از توانایی‌ها و درک و شناخت انسان است که به وسیله‌ی یک فرد عادی و به شکل مقطعی و یا به وسیله‌ی شخصیتی که توانایی سیستماتیک انجام چنین اعمالی را دارد، یعنی «جادوگر»، انجام بگیرد. جادو باید اثری فیزیکی، محسوس و غیرقابل توضیح بر پدیده‌ها بگذارد، همچون «ترغیب کردن»، «تبدیل کردن چیزی به چیز دیگر»، «شفابخشی»، «ایجاد بیماری» یا «گره گشایی سحرآمیز» و غیره.
میان اعمال جادویی و اعمال سحرآمیز و رفتارهای پنهانی و در پرده همواره روابطی خاص وجود داشته است که این دو گروه از رفتارها را از طریق خود آن‌ها یا کنشگرانشان با یکدیگر مربوط می‌کرده اند. جادوگر عموماً شخصیتی اسرارآمیز و حتی ترسناک دارد، چنان که ادیان و برخی از فرهنگ‌ها با او برخوردی حذفی و بسیار سخت داشته اند. در ادیان ابراهیمی این باور وجود داشت که جادوگر توانایی اش را از شیطان می‌گیرد، بنابراین نماینده‌ی شیطان است و باید از میان برود. در قرون وسطا کلیسای مسیحی با هرگونه ادعای شناخت خارج از چارچوب‌های سخت کلیسا و به خصوص هرگونه عملی برای تغییرِ جهان فیزیکی از طریق چنین اشکالی از شناخت به شدت مخالف بود و «جادوگران» را دستگیر می‌کرد و پس از شکنجه و محاکمه در شعله‌های آتش می‌سوزاند. بسیاری از این قربانیان صرفاً پیشگامان علوم جدید بودند که حاضر به پذیرش باورهای سخت و تغییرناپذیر کلیسا نمی‌شدند و برای گسترش شناخت و تغییر پدیده‌ها به تجربه متوسل می‌شدند. در سایر ادیان ابراهیمی نیز جادوگر همواره «شیاد»، «شعبده باز» و متقلبی است که تلاش می‌کند با تحمیق مردم، جای پیامبران و قدیسان را بگیرد.
برعکس، جادوگر در برخی از جوامع ابتدایی از احترام ویژه ای برخوردار است، زیرا افراد این جوامع معتقدند جادوگر می‌تواند آن‌ها را «شفا» دهد، مشکلاتشان را حل کند، به زنان نازا قدرت باروری دهد، زمین‌های خشک و بی حاصل را احیا کند، خشکسالی را پایان ببخشد و یا دشمنان را نفرین و بلایای مختلف بر آن‌ها نازل کند. به همین دلیل شخصیت جادوگر گاه با شخصیت شمن و گاه با شخصیت حاکم یکی می‌شود.
رفتارهای جادویی تقریباً همیشه با اشکال گوناگونی از اشیاء، مناسک، حرکات، قربانی، نوشتارها و دعاها و سرودها و رقص‌ها همراه اند و موفقیت جادوگر شرطی اساسی برای اعتبار اجتماعی اوست. جادوگری که نتواند توانایی‌های مافوق بشری خود را ثابت کند، به سرعت اعتبارش را از دست می‌دهد و از جامعه طرد و حتی مجازات می‌شود.
اعمال جادویی اشکال متفاوت و بسیار متنوعی، مانند وردخوانی، دعانویسی، پیشگویی و غیب گویی، نفرین، گره گشایی و احضار ارواح، تغییر موقعیت افراد و اشیاء و جانوران و غیره دارند. جادو را عموماً به دو بخش تقسیم می‌کنند: جادوی سفید که هدف آن «خیر» است، مثل شفابخشی، بهبود وضع افراد، وصال دو عاشق، ثروتمندکردن فرد و رفع هر مشکلی. برعکس، هدف جادوی سیاه «شر» است، همچون واردآوردن ضربه و بلا بر کسی یا چیزی، خراب کردن وضع یک فرد یا گروه، نفرین و لعنت، بیماری، گره انداختن در کار کسی و غیره. یک جادوگر ممکن است بر هر دو نوع جادو توانا باشد.
برخی از رفتارهای جادویی در طول تاریخ شهرت زیادی یافته اند، مانند جادوی سیاه وودو (2) در منطقه‌ی کارائیب که در آن جادوگران از طریق ساختن مجسمه‌های گلی یا پارچه ای از دشمن و فروکردن سوزن در بدن او یا ضربه زدن به آن، تلاش می‌کردند در واقعیت بلایی بر سر دشمن بیاورند. اعمال جادویی عموماً با ساختارهای اسطوره ای و ذهنی، شناختی، زبان شناختی، نمادین و نشانه شناختی پیوند خورده اند و رفتارها و تفسیرهای خاصی را نزد جادوگر و افراد معتقد به جادو موجب می‌شوند.
در جهان مدرن رفتارهای جادویی از بین نرفته اند و وجود رفتارهای شبه جادویی مانند «شعبده بازی» و علاقه‌ی بسیار زیاد انسان‌ها به آن‌ها گویای تمایل ذهن انسان‌ها به توسل به مفهوم جادوست. انتقال مفاهیم جادویی در حوزه‌ی رسانه‌ها، از فیلم‌های تخیلی گرفته تا اشکال ادبی و موفقیت چشمگیر داستان‌هایی چون «هری پاتر» در سال‌های اخیر، نشان می‌دهد که حتی در «عقلانی ترین» جوامع امروز هم تمایل زیادی به جادو وجود دارد.
به همین دلیل، در جوامع کنونی چه از نوع در حال توسعه و چه توسعه یافته روش‌های جادویی سفید و سیاهی رواج دارند که در بسیاری موارد با روش‌های شمنی پیوند خورده اند و اغلب کارکرد و محتوایی سودجویانه و تحمیق کننده دارند. برخی از رفتارهای جادویی نیز در خدمت ایجاد هویت‌های کاذب و حاشیه ای و واکنشی در برابر هویت‌های غالب اند. گروه‌های موسوم به «شیطان پرست» از معروف ترین گروه‌هایی هستند که مرتکب چنین رفتاری می‌شوند. روش‌هایی جادویی در جوامع مدرن عموماً با پدیده‌های دیگری چون نژادپرستی‌های جدید، جماعت گرایی‌ها و بنیادگرایی‌ها ایدئولوژیک و حتی با اشکال گوناگون روش‌های ایدئولوژیک و مناسک گرایی‌های سیاسی، دینی و فرهنگی جدید پیوند می‌خورند.
در علم انسان شناسی، مطالعه‌ی پدیده‌ی جادو همواره روشی بسیار مهم برای درک و شناخت فرهنگ‌های مختلف بوده است. بسیاری از انسان شناسان تلاش کرده اند با ورود به محافل جادویی آن‌ها را در درونشان درک کنند. برخی از انسان شناسان همچون ژان روش، فیلم‌های مستند بسیار قابل توجهی از روش‌ها و مناسک جادویی تهیه کرده اند.
در کشور ما علاوه بر وجود اشکال مختلفی از روش‌های جادویی سنتی، مانند دعاگویی، کف بینی و فال گیری که معمولاً «خرافات» و «خرافه گویی» نامیده می‌شوند، اعمال جادویی به صورت مجزا یا در ترکیب با رفتارهای شمنی در همه‌ی نقاط غیرشهری، به ویژه در غرب، جنوب و شرق کشور قابل مشاهده و مطالعه اند.
جادو در جوامع شهری که بیش تر به سودجویی و کلاهبرداری و شیادی نزدیک است، برخلاف جادو در جوامع ابتدایی و مناطق روستایی، کم تر مورد توجه انسان شناسان بوده است. اما در سال‌های اخیر تلاش‌هایی با هدف مطالعه‌ی میزان باور عمومی به جادو و تأثیر اجتماعی آن در حال شکل گیری است. همچنین، اشکال جدید «درهم آمیزی» (سنکرتیسم) روش‌های جادو و باورهای دینی از موضوعات مورد مطالعه‌ی انسان شناسان در سال‌های اخیر بوده است. مطالعه‌ی مناسک، قربانی، جماعت گرایی و بنیادگرایی جدید از همین چارچوب قابل بررسی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. magic.
2. vodou.

منبع مقاله :
فکوهی، ناصر؛ (1391)، مبانی انسان شناسی، تهران: نشر نی، چاپ اول